قالب پرشین بلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیراز فناوری اطلاعات سلامت
نویسندگان


 

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

9

اذر تولد دوست عزیزمون سعیده اولیایی هست

من و همه بچه های کلاس این روز رو بهت تبریک میگیم سعیده جون

ایشاالله صد و بیست ساله شی دوسی


[ سه شنبه 90/9/8 ] [ 10:42 عصر ] [ فاطمه خادمیان ]

هفت شماره را میگیرم ...

(ایمان ، عشق ، محبت ، صداقت ، ایثار ، وفاداری ، عدل)

... بــــــــــــــــــــوق ...

شماره مورد نظر در شبکه زندگی انسانها موجود نمی باشد،
لطفا" مجددا" شماره گیری نفرمایید !

.
.
.
.

هفت شماره دیگر

(دوست ، یار ، همراه ، همراز ، همدل ، غمخوار ، راهنما )

... بــــــــــــــــــــوق ...

مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد !

.
.
.
.

باز هم هفت شماره دیگر

(خدا ، پروردگار ، حق ، رب ، خالق ، معبود ، یکتا)

... بــــــــــــــــــــوق ... بــــــــــــــــــــوق ...

... لطفا" پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید

... بــــــــــــــــــــوق ...


سلام ... خدای من !

اگر پیغاممو دریافت کردین، لطفا" تماس بگیرید، فقط یکبار !

من خسته شدم از بس شماره گرفتم و هیچکس، هیچ جوابی نداد !

شماره تماس من :

(غرور ، نفرت ، حسادت ، حقارت ، حماقت ، حرص ، طمع)

منتظر تماس شما هستم . انسان !

.
.
.
.

خداوندا...

خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت
مرا تنها تو نگذاری
که من تنهاترین تنهام؛ انسانم

خدا گوید :

تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
تو ای انســــان !
بدان همواره آغوش من باز است
شروع کن ...
یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من ...


[ سه شنبه 90/9/8 ] [ 10:4 عصر ] [ فاطمه خادمیان ]

سلام، سلام بر دشت تفتیده عشق، سلام بر میدان عشق بازی یاران عاشق دلباخته کوی معشوق . سلام بر تشنگی کشیده در کنار نهر آب . سلام بر تو ای کربلا، سلام بر تو ای دشت پر بلا . سلامم را با گلوی بغض فرو خورده ات و چشمان مواج از دریاچه اشک دلتنگی ات و با جگر سوخته ات و قلب پاره پاره ات پاسخ گو . می خواهم که با تو سخن بگویم می خواهم بقچه حرفهای بردوش مانده ام را برای تو پهن کنم نمی دانم، نمی دانم تاب شنیدن حرفهایم را داری یا نه؟

 

تو خود بگو حدیث عشق را با کدامین زبان قاصر می ‏توان بیان کرد.

و راستى گفتى که در گذر زمان شاید کربلا و آن غم جانسوزش را فراموش کنم!

و تو (کربلا) واقعاً نمی ‏دانستى یا در خاطرت نمی گنجید که هر چه می ‏گذرد داغ آن غم پنهانى تو در من سوزناک‏ تر می شود به قدرى که بندبند تنم را به آتش کشیده است.

کربلا اندکى درنگ کن تو که خود شاهد بودى

برایم بگو: هنوز صداى شیهه اسبان تشنه قافله عشق را می ‏شنوم

هنوز گرد و غبار سم اسبان را به چشم می ‏بینم 

هنوز رد پاى غریبانه زینب سلام الله علیها بر روى تل زینبیه باقى مانده است.

هنوز نواى دلنشین آخرین نماز حسین علیه السلام در گرما گرم ظهر عاشورا، آن مقتداى هر چه عاشق که هست در گوش جانم طنین انداز می ‏شود.

هنوز پرپر شدن آن نو گل نوخاسته دامن ائمه را می ‏بینم و مشاهده می ‏کنم

هنوز فریاد العطش العطش طفلان معصوم حرم در تاریخى از فراسوى سال‏ها به گوش می ‏رسد؛ آیا تو می ‏شنوى؟!

هنوز آواى «یا اخا ادرک اخاى‏» ابوالفضل العباس علیه السلام در گوش زمین و زمان به کرات تکرار می ‏شود و اگر قدرى درنگ کنى به گوش جان می توانى آن را بشنوى.

هنوز فریاد «هل من ناصر ینصرنى‏» حسین علیه السلام را به رسایى می شنوم، نمی ‏دانم که آیا تو آن لحظه را درک کردى یا نه؟

کربلا می دانم من و تو هر دو دلتنگیم! من دلتنگ درک نکردن واقعه عاشورا و تو دلتنگ مردان نامرد روز عاشورا که حسین زمانشان را یارى نکردند.

کربلا بغض فرو خورده ‏ات را امروز براى من شکوفا کن و بگو بگو کربلا . . . کربلا . . . خاطر کوچکم دیگر یاراى گفتن ندارد.

تو بگو: بگو که چگونه تاب آوردى؟

بگو که چگونه توانستى صحنه عاشورا را ببینى و خم بر ابرو نیاورى.

بگو که چطور شیهه اسبان هنوز در گوش جانت طنین انداز است.

بگو، بگو که هنوز هم که هنوز است در سجده نمازت براى واقعه عاشورا خون گریه می کنى.

بگو، بگو که هنوز به یاد تشنگى کربلا، کام جانت‏ خشک خشک است و جگرت هنوز هم به یاد آن روز تب دار.

کربلا بگو بر تو چه گذشت آن زمان که قافله عشق با خیل خصم به مبارزه برخاست و تو چگونه توانستى تحمل کنى که کبوتران قافله عشق یکى پس از دیگرى جلوى چشمانت پرپر شوند و آیا جگرت آتش نگرفت؟

آیا جگرت آتش نگرفت زمانى که حسین علیه السلام تنها و بی یاور در برابر انبوه دشمن ایستاده بود، آه می ‏دانم که گفتى دستانت ‏بسته بود و پاهایت از حجب و حیا یاراى راه رفتن نداشت و از چشمانت‏ باران خون می بارید.

 

fzd


[ سه شنبه 90/9/8 ] [ 10:14 صبح ] [ زهرا دهقانی ]


[ سه شنبه 90/9/8 ] [ 10:6 صبح ] [ زهرا دهقانی ]
 این متن رو دوست و هم کلاسی عزیز خانم تبری واسمون فرستادن!!!!!!!!
http://groups.yahoo.com/group/AriaGroups/join
 
 
 
کنون رزم virus و رستم شنو
دگرها شنیدستی این هم شنو 

که اسفندیارش یکی disk داد
بگفتا به رستم که ای نیکزاد 

در این disk باشد یکی fileناب
که بگرفتم از site افراسیاب 

برو حال­ می کن بدین disk هان!
که هم نون و هم آب باشد در آن 

تهمتن روان شد سوی خانه اش 
شتابان به دیدار رایانه اش 

چو آمد به نزد mini tower اش
بزد ضربه بر دکمه power اش 

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت
مران disk را در drive اش گذاشت 

نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت 
یکی list از root دیسکت گرفت 

در ان disk دیدش یکی file بود
بزد enter آنجا و اجرا نمود 

کز ان یک demo گشت زان پس عیان
به فیلم و به موزیک و شرح­ و بیان 

به ناگه چنان سیستمش کرد hang 
که رستم در آن ماند مبهوت و منگ 

چو رستم دگر باره reset نمود
همی کرد هنگ و همان شد که بود 

تهمتن کلافه شد و داد زد
ز بخت بد خویش فریاد زد 

چو تهمینه فریاد رستم شنود
بیامد که لیسانس رایانه بود 

بدو گفت رستم همه مشکلش
وز ان disk و برنامه خوشگلش 

چو رستم بدو داد قیچی و ریش 
یکی bootable دیسک آورد پیش 

یکی toolkit اندر آن disk بود
بر آورد آن را و اجرا نمود 

همی گشت toolkit هارد اندرش
چو کودک که گردد پی مادرش 

به ناگه یکی رمز virus یافت
پی حذف امضای ایشان شتافت 

چو virus را نیک بشناختش
مر از boot sector بر انداختش 

یکی ضربه زد بر سرش toolkit 
که هر بایت ان گشت هشتاد bit 

به خاک اندر افکند virus را
تهمتن به رایانه زد بوس را 

چنین گفت تهمینه با شوهرش
که این بار بگذشت از پل خرش 

دگر باره اما خریت مکن
ز رایانه اصلا تو صحبت مکن 

قسم خورد رستم به پروردگار
نگیرد دگر disk از اسفندیار
 

[ سه شنبه 90/9/8 ] [ 10:4 صبح ] [ زهرا دهقانی ]
<      1   2   3   4      >

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : زهرا دهقانی[81]
نویسندگان وبلاگ :
افروز یوسفی (@)[15]

فاطمه خادمیان (@)[19]

سعیده اولیایی (@)[6]


سلام به همه دوستان این وبلاگ برای صمیمیت و اطلاع رسانی بیشتر برای همه شماهاست!!!!
امکانات وب


تبادل لینک